بیوگرافی گروه معروف و صاحب نام متالیکا
اینک جهان رفته و من تک ماندم پروردگارا یاریم ده
گروه متاليکا در سال 1981کار خود را در کاليفرنيا آغاز نمود سپس با آشنائی دو تن از اعضای اصلی گروه به نامهای..
.jpg)

آنها برای انتخاب اعضای مناسب برای گروهشان و هماهنگی بيشتر دست به ساختن چند قطعه نمايشی زدند. اولين کار آزمايشی اين گروه کشتار آهنين درژانويه 1982 با نوازندگی درامز لارس اولريچ گيتار بيس و خوانندگی جيمز هتفيلد و تکنوازی گيتار ليود گراند به بازار عرضه شد . ولی در دومين قطعه آزمايشی آنان به نام روشنايی را فرار دهيد تغييراتی در گروه صورت گرفت و به جای ليود گراند نوازنده ی به نام ديو ماستين نوازندگی گيتار را بر عهده گرفت و شخصی به نام ران مک گاونی نوازندگی گيتار را بر عهده گرفت که با آمدن او جيمز به نوازندگی گيتار و خوانندگی مشغول شد . پس از آن آنان برای اولين بار برای اجرای اين قطعات به سانفرانسيسکو سفر کردند که تمامی اجراهای آنان در کلوپهای زير زمينی سانفرانسيسکو صورت گرفت .
پس از اين اجراها بود که گروه تصميم گرفت تغييراتی در خود بوجود آورد و نقاط ضعف خود را تقويت کند . از اين رو شخ
ص جديدی بنام جف وانر به جای مک گاونی وارد گروه شد ولی اين عضو جديد هم نتوانست رضايت لارس و جيمز را جلب کند و پس از مدتی از گروه کنار گذاشته شد . سر انجام در اواخر سال 1982 شخصی بنام کليفورد برتون (متولد 15 فوريه 1962 در کاليفرنيا )

ادامه ...
ولی پيش از آن راهی انگلستان شدند تا به همراه گروه ديگری بنام تويستد سيستر دست به يک اجرای زنده بزنند . آنجا بود که آنان با شخصی بنام پيتر منش که پيش از آن گروه دف لپارد را به شهرت رسانده بود آشنا شدند و برای اجرای دومين اثرشان با وی قرار داد همکاری بستند . در اواسط سال 1984 دومين آلبوم گروه به بازار عرضه شد که در مدتی کمتر از چند هفته چيزی در حدود 100000 نسخه از اين آلبوم به فروش رفت که رکورد خوبی برای اين گروه تازه کار محسوب می شد. اين موفقيت باعث شد که کار اين گروه مورد توجه کمپانی های تهيه و تکثير آلبوم های موسيقی قرار گيرد که در ميان اين شرکت ها موسسه موسيقی الکترا موفق به بستن قرار داد با گروه گرديد . گروه پس از آن برای اجرای زنده راهی اروپا شد که از مهمترين اجراهای آنان می توان به فستيوال مانستر آف راک در انگلستان و متال همر در آلمان اشاره کرد . آنان همچنين در آگوست 1985 موفق به دريافت جايزه گلد به خاطر بهترين گروه در آمريکا شدند . پس از اين موفقيتها گروه تصميم به تهيه سومين آلبومشان بنام ارباب عروسکهای خيمه شب بازی گرفتند و به کپنهاک دانمارک برگشتند . آنان اين آلبوم را در اوايل 1986 به بازار عرضه کردند که با موفقيت فراوانی مواجه شد. آنان سپس در 15 جولای همان سال به همراه فيل کالينس و اريک کلپتون تصميم به اجرای کنسرتی گرفتند که در اين ميان بر اثر حادثه ای مچ دست جيمز هتفيلد شکست و کار گروه برای مدتی کوتاه متوقف شد . گروه به فعاليت خود ادامه می داد تا اينکه حادثه ای وحشتناک باعث توقف فعاليت گروه شد .
در 26 دسامبر 1986 هنگامی که گروه قرار بود در کشور سويد به همراه گروه آنتراکس به اجرای برنامه بپردازند اتوبوس حامل اعضای گروه از جاده خارج شد که بر اثر اين تصادف فردای آن روز يعنی 27 سپتامبر کليف برتون بر اثر شدت جراحات وارد شده در گذشت

جیسون نیوستند متولد 4 مارس 1963 میشیگان
ساز تخصصی باس گیتار
یکی از قهار ترین بیسیست های دنیا میباشد
.jpg)
کار جديدی که آنان پس از آمدن عضو جديد شان به بازار عرضه کردند ...و عدالت برای همه نام داشت که دستگاه قضايی و عدالت جامعه آمريکا را زير سوال برده بود . آنان با طرحی که بر روی اين آلبوم نهادند نشان دادند که حرف اول را پول در اين جامعه می زند و همانگونه که در اين طرح مشاهده می شود الهه عدالت با چشمان بسته و ترازويی با کفه های پر از پول مشغول اجرای عدالت است . متاليکا پس از اجرای در حدود 120 کنسرت ناگهان در اواخر سال 1989 در سکوت غير منتظره ای فرو رفت . اين سکوت تا اواسط سال 1991 ادامه داشت تا اينکه در 12 آگوست آن سال گروه با بيرون دادن آلبوم ديگری بنام سياه دوباره قدم به عرصه موسيقی گذاشت . اين آلبوم شکوه و زيبايی يک کار گروهی را در موسيقی نشان می دهد و قوی ترين آلبوم اين گروه محسوب می شود . تمام ترانه های اين گروه از آهنگ تند ورود مرد شنی تا ترانه های سنگين هيچ چيز ديگری اهميت ندارد و نا بخشوده همه و همه پر از تکنيک و متفاوت با يکديگرند . آنان برای تهيه اين آلبوم در حدود 11 ماه در استوديو مشغول کار بودند و نتيجه اين کار شبانه روزی آلبومی شد که چيزی در حدود 5 سال جزو پر فروشترين آلبوم های موسيقی جهان محسوب می شد و در حدود 10000000کپی رسمی از اين اثر در سر تا سر جهان به فروش رسيد. آنان از آگوست 1991 تا ژوييه 1993 اقدام به بر پايی 4000 کنسرت در سراسر جهان نمودند و اولين اجرای آلبوم جدیدشان برای هزاران تماشاچی مشتاق به صورت رایگان انجام دادند . یکی از بهترین اجراها کنسرت بزرگی به مناسبت در گذشت فردی مرکوری خواننده مشهور گروه کويين بود که به همراه گروههای ديگری چون گانزنروزز و ديگر اعضای گروه کويين اجرا شد که بليطهای اين کنسرت به نفع بيماران مبتلا به ايدز فروخته شد .
پس از آن گروه از فعاليت خود کاست وبه استراحت پرداخت . در اين زمان شايع شد که گروه قصد دارد به کار خود پايان دهد و قرار است اعضای گروه به کار خود پايان دهند تا اينکه در سال 1996 گروه با ارايه آلبوم جديدشان به نام بار گيری به شايعات پايان دادند که از لحاظ سبک و محتوای اشعار کاری متفاوت محسوب می شد . آنان در سال 1997 کار ديگری بنام بارگيری دو باره را نيز به بازار ارايه کردند که به گفته اعضای گروه مکمل کار قبلی آنها محسوب می شود. در اوايل سال 1998 گروه متاليکا کار ديگری بنام روزهای همکاری در گاراژ را به بازار عرضه نمود . اشعار اين آلبوم که 27 ترانه می باشد متعلق به گروههای ديگر است که توسط گروه متاليکا باز خوانی و اجرا شده است . درست يک سال بعد يعنی در سال 1999 گروه آلبوم جديد و کاملا متفاوتی را به نام سمفونی و متاليکا را به بازار عرضه نمود . آنان در اين آلبوم بيشتر کارهای قديمی شان را باز نويسی کردند و برای اجرای اين آلبوم از يک ارکستر سمفونيک کامل استفاده نمودند . آنان در اين آلبوم 2 کار جديد به بازار عرضه نمودند که انسان منفی و شبدر بدون برگ نام داشتند . از ديگر کارهای گروه ميتوان به تک آهنگ زيبای نا پديد می شوم نام برد. پس از ارايه اين ترانه گروه فعاليتهای خود را متوقف نمود و کار قابل توجهی را عرضه ننمود که از دلايل آن ميتوان فقدان نوازنده بيس و ترک الکل جيمز را نام برد. گروه پس از ترک جيسون با همکاری رابرت تريژيلو

برای کسانی که متالیکا را برای وضع ظاهر انتخاب کرده اند متاسفم
وبرای کسانی که میگویند جوانان به متال (متالیکا ) روی آوردند متاسفم
موضوع درد دل فقط متالیکا است نه شخص و گروه دیگری
و من برای آنها متاسفم و در جواب دارم که مگر نه این است که آلبومهای موزیکهای ایرانی در چه سنتی چه غیره در فروشگاههای موزیک دنیا و آمریکا و اروپا به چشم میخورد ........ مگر همین مردمان خارجی به کنسرتهای موزیک ایرانی نمیروند ...... مگر آنها را تشویق نمیکنند ( استاد فرهاد - استاد انتظامی - شجریان و......) اگر آنها صرفا به مسلمان بودن اساتید ما یا ایرانی بودن آنها یا سیاست ایرانی و یا نوع و سبک موسیقی ایران نگاه کنند ........ پس چرا با علاقه بلیطهای کنسرت آنان را خریداری میکنند .
ولی اگر ما بخواهیم متالیکا در ایران برای خود داشته باشیم به یکباره کافر و شرور نامیده میشویم .......لازم به ذکر است به همه دوستان و نقادان بگویم ما هرگز اصل خود را از یاد نمیبریم و همیشه موسیقی وطن را دوست داریم . ولی متالیکا در بطنمان جائی به خصوص دارد .
موسیقی یک قانون اجرا شدنی نیست .......تنها صوتی دلنشین است که هر شخص بنا به احساسات و سلیقه اش به آن چنگ میزند .
اگر پیچ کانالیاب یک تلوزیون را بچرخانید تصاویری از بی عدالتی.....خونریزی ....ظلم.....نیرنگ.....زور.......فقر....و ......میبینید در واقع مسئله قوی - ضعیف - و پول
امروزه دیگر دستی که شکلاتی به کودکی هدیه بدهد وجود ندارد ....... و اگر دارد کمیاب است
امروزه دیگر آن مرد پاک نها دی که شبانه نان و خرما برای یتیمان ببرد وجود ندارد ...... اگر کسانی این کار را میکنند کمیابند.
چیزی که در دنیای امروز مشاهده میشود وجود شیطان است و مشت خونین شیطان که اگر روزی گشاده شود پر از پولهای مچاله و انسانهای پاک نواد له شده است .
تاکنون از خود پرسیده اید که چرا کودکی در خون خود بیهوده .......فقط برای گرفتنن حق خود شناور است .
مگر ما صدای او را نمیشنویم ....... و چرا کسی به او کمک نمیکند .
تا کنون به مسئله فقر که در اکثر دنیا حاکم است توجه کرده اید .
پس باید راهی باشد که انزجار خود را نمایان کنیم.......... از شیطان .......از کسانی که صفات شیطانی دارند .......یکی از این راهها و کوچکترین آنها موسیقی میباشد که متال در صدر آنهاست از جمله متالیکا .
گروه متالیکا مانند دیگر گروهها......... شمع هائی را در ابتدای کنسرت روشن نمیکنند تا در انتها به آن فوت کنند تا اجرائی زیبا و عاشقانه داشته باشند ............آنها شمع ها و فندک های خود را روشن و با آن به بی عدالتی میسوزند و همیشه فرشته آزادی را صدا میزنند .
در آخر متذکر میشوم به حرف کسانی که صرفا از شیطان پرستی خوششان میاید و به همین دلیل متالیکا را نیز چنین خطاب میکنند گوش فرا ندهید ..........چرا که آنها هیچ از موسیقی سر در نمی اورند و فقط به دنبال این هستند که خبری داغ و یا نقدی جالب داشته باشند .
من هیچ موسیقی را نیافتم که بتواند با متال برابری کند ..... تنها موسیقی که توانستم آنرا مقابل متال قرار دهم موسیقی سنتی وطن میباشد
پس از جنگ جهانی دوم خفقان در سر تا سر دنیا حاکم بود
و دولتها به بهره کشی سیاسی و اقتصادی از مردم میپرداختند و خفقان همه جا را فرا گرفته بود که هرکس آرزو داشت فریاد بر آورد و خدایش را صدا بزند و بگوید چرا و این مانند بغضی در گلوی آنان بود این بغز توسط متالگرایان شکسته شد متالگرایانی که صدای سیم گیتارشان مانند انفجار سیمهای برق فشار قوی بود .
متال اصیل را با مریلین منسون اشتباه نگیرید یا آنهائی که چرندیات را با لید و بیس و وکال می امیزند و با ظاهر متالگونه به خورد مردم میدهند این روش حربه دولتها برای از بین بردن متال بود ..... که بسیاری از آنان که این حربه را اجرا کردند زیر بار پشیمانی هستند و میدانند که گناه سنگینی را مرتکب شده اند ........ متاسفانه این حربه تاکنون توانسته است متال را از پای در آورد و به نظر من با پایان گرفتن کار چندی گروهها باید فاتحه متال را خاند چرا که میبینیم آقای منسون و گروهش در سبک متال هستند ولی به واقع شیطان پرست هستند ....... آخر کدام پایه گذار موسیقی متال از شیطان دم زد که.......اینها را ذکر میکنم که از حربه دولتها با خبر شوید
تاکنون به چهره استاد گری مور توجه کرده اید که ..... بله او یک متالباز اصیل است که شکنجه و زندانی شد و خود استاد جیمز آلن هت فیلد که زندانی سیاسی بود و چندین بار قصد جان او را داشتند ....... میگویند اینها سیاست است و نقشه است .... پس آنت بزرگان متال که کشته شدند.......یا مسخره شدند ........چه .متال از هر عنصری استفاده میکند تا حرف خود را به گوش مردم برساند.
I ASK NO ON
G O O D B Y